سفارش تبلیغ
صبا ویژن

علمدار حسین (حضرت ابالفضل علیه السلام)
 
ثامن تم
طراح قالب

شهدای کازرون

مجموعه ای بسیار تاثیر گذار شامل تصاویری از مرقد حضرت عباس (ع) و بیان معجزاتی که اتفاق افتاده و آبی که مرقد را احاطه کرده ... تقدیم به همه علاقه مندان قمر بنی هاشم

تعداد : 1 بسته
قیمت : 6,000تومان

http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001786.gif
 
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293005142.gif
 
 
مجموعه ای دیدنی و تاثیر گذار
 
از مرقد  حضرت ابوالفضل (ع)
 
برای علاقه مندان !
 
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001778.jpg
 
قیمت : 6000  تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
           
مجموعه ای دیدنی و تاثیر گذار 
از مرقد  حضرت ابوالفضل (ع)
 
برای علاقه مندان !
 
  تصاویری از ضریح و بیان  معجزاتی که اتفاق افتاده و
 
تصاویری از سرداب و آبی که مرقد حضرت ابوالفضل  را
 
  احاطه کرده است .

 همان آبی که  فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا  14 قرن پیش

   در حسرتش  جان دادند  

 

امروز

 در حرم قمر بنی هاشم  ،به طرز معجره آسایی

نا بینا را بینا می کند  ، بیمار سرطانی را شفا می دهد

و  از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر

 چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود.
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001779.jpg
 
قیمت : 6000  تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
              
شیخ عباس 74 ساله ، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس
 
علیه السلام در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت:
 
 قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب
 
 لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر
 
 خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود
 
 و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده
 
 می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود، اما یک فرد از خدا
 
 بی‌خبر آمد به بهانه اینکه یک ترکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت،
 
 می‌خواهم آزمایش کنم این اب از کجا می‌آید و بعد آن دو چشم را کور کرد
 
 و هر چه تلاش کردند، نتوانستند آن دو چشمه احیا شود اما بعد از دو ماه
 
 آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب اینقدر چشم‌های کور شده را
 
 شفا می‌داد
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001780.jpg
 
قیمت : 6000 تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
                          
از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده  و هر 
چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود.
 
 وی ادامه داد: شما به
 
 خوبی می‌دانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما
 
 این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در
 
 اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر
 
 مانده است. شیخ عباس ادامه داد: این آب به ارتفاع یک متر بالاتر از قبر
 
 قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من این‌ها را به چشم خود
 
 دیده‌ام و بارها شاهد بوده‌ام چقدر افراد کور وارد حرم شده و چند قطره از
 
 این آب در چشمان آنها ریخته شده و بینا شده‌اند و یا افرادی دارای امراض
 
 پوستی و سرطانی با استفاده از این آب شفا پیدا کرده‌اند. وی ادامه داد:
 
 مگر آب دریای رحمت اباالفضل تمام می‌شود. وی افزود: هم اکنون در
 
 بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که
 
 وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌اید و
 
 این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه
 
 رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند.
 
 
جهت مشاهده تصاویر در سایز واقعی لطفا به روی آنها کلیک کنید.
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001754.jpg      http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001756.jpg
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001755.jpg     http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001757.jpg
 
قیمت :  6000 تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                

 

 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001781.gif     http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001781.gif


 روش خرید : برای خریداین محصول پس از کلیک بر روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کارتان تحویل و بعدا هزینه را به مامور پست پرداخت نمایید.

 نکته دوم: کلیه محصولات این فروشگاه طبق موازین جمهوری اسلامی ایران عرضه و حقوق کپی رایت نیز رعایت شده است.



برچسب‌ها: اسرارحرم حضرت عباس
یادداشت ثابت - یکشنبه 94/8/4 .:. 9:44 عصر .:. مشک عباس(ع)

مجموعه ای بسیار تاثیر گذار شامل تصاویری از مرقد حضرت عباس (ع) و بیان معجزاتی که اتفاق افتاده و آبی که مرقد را احاطه کرده ... تقدیم به همه علاقه مندان قمر بنی هاشم

تعداد : 1 بسته
قیمت : 6,000تومان

http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001786.gif
 
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293005142.gif
 
 
مجموعه ای دیدنی و تاثیر گذار
 
از مرقد  حضرت ابوالفضل (ع)
 
برای علاقه مندان !
 
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001778.jpg
 
قیمت : 6000  تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
           
مجموعه ای دیدنی و تاثیر گذار 
از مرقد  حضرت ابوالفضل (ع)
 
برای علاقه مندان !
 
  تصاویری از ضریح و بیان  معجزاتی که اتفاق افتاده و
 
تصاویری از سرداب و آبی که مرقد حضرت ابوالفضل  را
 
  احاطه کرده است .

 همان آبی که  فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا  14 قرن پیش

   در حسرتش  جان دادند  

 

امروز

 در حرم قمر بنی هاشم  ،به طرز معجره آسایی

نا بینا را بینا می کند  ، بیمار سرطانی را شفا می دهد

و  از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده و هر

 چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود.
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001779.jpg
 
قیمت : 6000  تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
              
شیخ عباس 74 ساله ، که 36 سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس
 
علیه السلام در مورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت:
 
 قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب
 
 لوله‌کشی نبود این آب مرتب می‌جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر
 
 خارج می‌شد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود
 
 و آن سرداب پله داشت مردم می‌آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده
 
 می‌کردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود، اما یک فرد از خدا
 
 بی‌خبر آمد به بهانه اینکه یک ترکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت،
 
 می‌خواهم آزمایش کنم این اب از کجا می‌آید و بعد آن دو چشم را کور کرد
 
 و هر چه تلاش کردند، نتوانستند آن دو چشمه احیا شود اما بعد از دو ماه
 
 آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب اینقدر چشم‌های کور شده را
 
 شفا می‌داد
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001780.jpg
 
قیمت : 6000 تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                
                          
از 50 سال قبل تاکنون این آب در یک سطح ثابت مانده  و هر 
چه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می‌شود.
 
 وی ادامه داد: شما به
 
 خوبی می‌دانید اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می‌شود، اما
 
 این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می‌ماند و در
 
 اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر
 
 مانده است. شیخ عباس ادامه داد: این آب به ارتفاع یک متر بالاتر از قبر
 
 قرار دارد، اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده و من این‌ها را به چشم خود
 
 دیده‌ام و بارها شاهد بوده‌ام چقدر افراد کور وارد حرم شده و چند قطره از
 
 این آب در چشمان آنها ریخته شده و بینا شده‌اند و یا افرادی دارای امراض
 
 پوستی و سرطانی با استفاده از این آب شفا پیدا کرده‌اند. وی ادامه داد:
 
 مگر آب دریای رحمت اباالفضل تمام می‌شود. وی افزود: هم اکنون در
 
 بخش درب صاحب‌الزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که
 
 وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می‌اید و
 
 این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه
 
 رسیدگی به سرداب را به روی زوار بسته‌اند.
 
 
جهت مشاهده تصاویر در سایز واقعی لطفا به روی آنها کلیک کنید.
 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001754.jpg      http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001756.jpg
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001755.jpg     http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001757.jpg
 
قیمت :  6000 تومان       تعداد :1 سی دی اورجینال
 
                

 

 
http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001781.gif     http://www.30cd.biz/upload_pic/1293001781.gif


 روش خرید : برای خریداین محصول پس از کلیک بر روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول یا محصولات مورد نظرتان را درب منزل یا محل کارتان تحویل و بعدا هزینه را به مامور پست پرداخت نمایید.

 نکته دوم: کلیه محصولات این فروشگاه طبق موازین جمهوری اسلامی ایران عرضه و حقوق کپی رایت نیز رعایت شده است.


پنج شنبه 94/2/10 .:. 9:13 عصر .:. مشک عباس(ع)

 

بسم الله الر حمن الر حیم

السلام علیک یا صاحب الزمان عج

السلام علیک یا ابلفضل العباس ع

با سلام و هزاران شکر و سپاس به در گاهت یا رب العالمین

بارالها ترا در هفته دفاع مقدس می خوانمت قسمت می دهم به حرمت تمام پیامبرانی که هر کدام در زمان خود در راه تو گام بر داشتند و تا اخرین نفس تلاش نمودند برای بند گان تو یارب قسمت می دهم به اقا امام زمان عج که چقدر دوست دارد اشکارا در جمع چشم انتظارانش باشد به حرمت امامان ع شهیدان حرمتداران درگاهت قسمت می دهم فرج مولایمان را رسان بقیه غیبت ان حضرت را به بزرگواری خودش ببخش تمام بیماران شفا لطف فرما حاجات قلبی تمام بندگانهای که تنها امیدشان توی حاجت روا گردان امین

چنان کن سر انجام کار تو خشنود باشی ما بند گانهایت رستگار

سلام مولا جانم کجای بر گو بدانم در جای پاهای رزمند گانهای یا در علقمه یا شاه نجف یا مکه یا منای جانم بیا که ایام خوبیست هفته دفاع مقدس یاد خاطراتهای دلاور مردان است عزیزم بیا بیاد ان روزهای که از شوق دیدار تو ومولا اقا حسین می رزمیدند از شوق سقای با وفا می جنگیدند بیا ای پرستوی عاشق خدا تا عاشقانه پرواز نمایم رویم جا جاهای که جای پاهای رزمند گانهاست نمی دانم دلم سر گشته کیست همی دانم ز شوق دیدار تو است یا مهدی پاییز بدون تو چه سخت است هزاران حیف که بر ریزان و تو اشکارا نباشی کنارمان می شنویم در هنگام برگریزان صدای خش خش بر گها در پایز اما نمی دانیم صدای پای ت.و است یا دگری زمین زیر درختان برگهای زرد و قرمز رنگ و رنگا رنگ اما رنگ صورت تو سرورم زیبا ترین است به به ایام دفاع مقدس بیاد ان روزیکه رمز حمله بنام بزرگترین پر چم دار کربلا اقا ابالفضل و ازاد سازی مهران عزیز بیاد ازاد سازی تک تک جا جا های که در دست دشمنان بود

فدای رزم رزمند گان گرامی بنازم رزمشان بیاد ان بزرگواری که با صدای زیبایش فرمودند شنوند گان عزیز خرمشهر شهر خون ازاد شد بنازم خرمشهر و مسجد جامع انرا سقا جانم یا اخا ادرک اخا جانم ز جا بر خیز ای دلاور رسید موسم هفته دفاع مقدس عزیزان هر گروهی هر کدامی بکاری مشغولند ز شوق دلیدار مهدی دائم در تلاشیم به به بیاد سر بند های رنگا رنگ و نامهای مختلف امامان ع یا زهرا س مادر جانم فدایت بیاد رزمهای یا زهرا س بیاد ان شهیدانی که تا نام مبارک ترا مادر جان می شنیدند دستهایشان جلوی صورتشان در غم مظلومیتتان به فکر فر و وغمدار می شدند در مجالس عزای تو واقا سید الشهدای عزیزت مثال مانند شهید کاظمی به به چه وضوی زیبای می گرفت چه سلام علیک و احو.الپرسی گرمی می نمود چه چشم زیبای می فرمود هنوز طنین انداز گوشهاست چه صبر و حو.صله شنید ن حرفها وخبر ها حضوری هزاران حیف حیف انان و هزاران حیف همرزمهایشان که یکی بهتر از یکی دیگر همه شهدا خوب بودند اما ای پهلوان علقمه تو فرمانده زمان خود پرچم دار کربلا کجا جویم کجا گردیم که همانند تو پهلوان پهلوان پیدا نمایم جانم فدای یا اخا گفتنت مولا جانم کاشکی هم اکنون کنارت در این لحظه می نوشتم عزیزان خدا داند اصل حقیقت را می گویم خواستم در این ساعت جای روم نمی دانم چه شد منقلب شدم دلم هوای پهلوان علقمه نمود دلم رفت فکر متو جه خاطراتهای شهیدانی شد که با انان هم سخن و گفتگو و از نزدیک داشتم نمی دانم و دلم هوای تمام شهیدان و شهیدان گمنام را نمود با خود گفتم بنویسم نمی دانم چگو نه به خاطرتم تند تند می اید خاطرات اری سخنی که از دل بر اید بر دل نشیند حسین جانم شهید کاظمی دلاور تو که سفارش بسیار می نمودی اخر صبر هم هد و حسابی دارد رسید صبر دلم بر سر دلم هوای کوی دلبر گرفته نمی دانم کجا باشد دلبر شیرین سخن ان مولای که غریبانه نمی دانم کجاست همی می شنوم می فرماید بیا اخر کجا دلم سر گشته کوی دلش نموده پرستوی دلم بسویش پرواز دارد ز داغ غیبتش گریبان چاک نمایم زداغ انهای که چه زود رفتند از کنارمان نمی دانم کی امدند و کی رفتند مانند روح الله مهربان سرورم اقایم پر چم دار عزیزم نمی دانم تا نامت را بر زبان می اورم هوای کوی تو می شوم سخن بسیار اما کجا تربت تو کجا لایق من و ماها اما یقین دارم پهلوان عزیزم می بینی و می شنوی صدایم جان مولا مددی مددی دستمان بگیر واسطه دعاهایمان باش مطمئنم اگر تو بودی در این زمان می امدم و نزدت گله و درد دل می کردم جانم فدای مادر با جذبه ات که از دور که می امد نشان می داد مادر تو است سرورم جانم فدای ام البنین و قد رسایش جانم فدای مادر با حجاب ترینت کاشکی سرورم مادر ترا و مادر مولا حسین را همه الگوی خود در زندگی بگیرند فدای تو سرورم و فدای فرزندان عزیزت فدای ان لحظه ای که فرزندت کنار تربتت نشسته بود وارام ارام اشک می ریخت وقتی دیدی اقای امد کنار تربتت خاک تربتت را بر سر ریخت و بلند بلند گریست بدون انکه فرزند شما را بشناسد وقتی فرزندت ارامش نمود فرمود فرزندت چرا اینقدر ناله و گریانی فرمود ای اقا تو که خوب این پهلوان را نمی شناسی ان یک اقای به تمام معنی بود چنان وفا دار خدا و دین اسلام و پا بند اعتقادات و احکام خدا بود و چقدر وفا دار برادرش حسین بود و عزیزانش جانش را فدای خدا و نثار قران و عزیزان برادرش نمود رفت درون اب اما اب در دودستش ولی اب نخورد بیاد عیزان برادرش و لب تشنه برادرش حسین بیرون امد از اب مشکش را پر نمود اما امیدش نا امید گردید خدا داند ان اقا چقدر خوب بود اقا ابالفضل در ان لحظه فرزند اقا ابالفضل دستانش را به گردن ان انداخت با هم انقدر گریستند که که اسمانیها هم با انها گریستند بعد خودش را به ان اقا معرفی نمود بیشتر گریستند چرا که فرمود بوی علمدار می دهی عزیزم حالا همه عزیزانی که این نوشته ها را مطالعه می نماید قسمتان به علمدار حسین می دهم دوری نماید از تمام گناهان دختران گل عزیزم زنان گل عزیزم همه زن و مردان و نو جوانان و جوانان و غیر جوانان رعایت اخلاق اسلامی نماید در همه جا زود از کوره به قولا در نیاید منطق داشته باشید خود تان پلیس خود تان باشید در همه حال خدا را مد نظر داشته باشید الگویتان خدا قران باشد نماز را حرمت گذارید  نه ماهواره ها و خبر های منفی الگویتان اهلبیت باشد همگی به ریسمان الهی چنگ زنید تا پراکنده نشوید هزاران حیف باد که هزاران شهید ان بزرگوار و درست رعایت احکام ودستورات خدا نشود هزاران حیف که خواهران وبرادران همدیگر را درست درک ننمایند هزاران حیف که پهلوانی که وقتی سوار بر اسب می شد زمین از صدای دویدن اسبش به صدا در می امد حیف باشد ان بزرگوار و بزرگواران دیگر در خاک و بدنها و اعضای حتی اندک بدن را نا محرم ببیند حیف باشد انکه خود روزی پر چم دار کربلا ماه محرم که می شود پرچم عزا نصب اما در طول هشت ماه دیگر رعایت ننمودن دستورات خدا بیاید در این روزها که دعاها بیشتر مستجاب می شود ماه خوب خدا توبه نماید خدا بخشنده ومهربان است خوشا دلی که قوت بگیرد با امید به خدا و توکل به خدا هر که خدا را می پرستد همه جان و جوارش همه وجودش روح و روان و جسمش ارام واسوده خاطر است تا دلتان می گیرد بفرستید صلوات و شکر خدا جانم فدای ان لحظه های که عزیزان مولا حسین می فرمودند عمو عباس نیامد اب برایمان نیاور چقدر چشم انتظاری سخت است حیف باشد جوانان بنی هاشم زیر خاک و عزیزانهایمان زیر خاک اما هنوز گول و کلک و حقبازی ودروغ و تهمت ودلسردی و ناامیدی و بی تو جه ای به خدا و نفهمیدن دیگران وننمودن درک دیگران حیف باشد که باشند افرادهای چنین خوشا انان که دائم ذکر خدا فکر خدا یاد خدا توکل وامید خدا دلگرمی بیشتر فکر کار و تلاش و ازدواج و درس و علم و دانش و یاد گیری هنر ها و حرفه ها و مخصوصا قران عزیز خوشا به حال انانی که اصلا گول و فریب افراد های فریب دهند ه را نمی خورند دستشان چشمشان فقط بسوی خداست خوشا به حال انانی که دستگیری می نمایند خوشا به حال انانی که راهنمای و نصیحت دوستانشان را می نمایند باز می دارند از کار های منفی متو جه می نمایند به کار های خوب جانم اخا جانم ابالفضل خداوندا من علمدار حسین را واسطه دعاهایم امروز قرار می دهم قسمت به حرمت ان لب تشنه مهربان می دهم روزی اید که تمام فکر ها ذهنها متو جه خدا رفع شود اشکالهای انانی که اشکال دارند در رعایت نمودن اخلاق اسلامی و حجاب التماس دعا دارم خدا برایشان چرا که گمانم راه گم نموده باشند و گر نه زمان اگر روی مد هم باشد مد زمان وروز حجاب است جانم فدایت یا زهرا س که داشت می رفت محسنت از دست بین در و دیوار صدا زدی فضه بیا رفت از دستم محسن و چادرم جانم فدای چادر سو خته ات در بین در و دیوار مادر جانم التماس دعا تمام اسیران خاک را مهمان نما بر سر سفره خودت و عزیزانت و یاری نما که همه عزیزان کشور تو عزیزانت را الگوی زندگی خ.ود قرار دهند جانم یا ابالفضل انشا الله که مد نظر همیشه باشد خدا و قران و دستورات خدای بزرگ امین  به به عجب حال هوای این روزها است تماما خاطراتهای عزیزان یک به یک بیاد تمام شهیدان

مادر و پدر بزرگوار شهید جواد گمنام گرامی دلم را هوای شاه خراسان نمودید هزاران احسنت بر صبرتان و دلگرمی و نیت خوبتان و تمام مادران و پدران شهدای بزرگوار همه درودتان باد انشا الله شهیدت جواد نظام دوستت همنشین علی اکبر حسین باشد وهمچنین شهیدان دیگر کشور همنشین علی اکبر حسین باشد التماس دعا التماس دعا برای فرج مولا و چشم انتظاری مولا

یا ابالفضل جانم تو سرورم بیا امروز روضه بیاد امامان ع و شهدا و عزیزان همه انهای که عزیز از دست داده اند بخوان بیاد روح الله و همه شهدا

چشم ای دوستدار خدا و اهلبیت حالا چرا من بخوانم مگر عزیز نمی دانی درد دل من بسیار داغدار داغدارم داغدار مولایم حسینم داغدار هفتاد ودوتن شهدای کربلا و شهدای ایرانم داغدار تمام عزیزان انانیم که مرا دوست دارند به هر حال چشم

السلام علیک یا جدا یا رسول الله جانم عزیزم تو که خوب می دانی از نواد گانهایت و دوستدارانت و همه دوستداران خدا مخصوصا شیعیان وامتت یا جدا منم دلم مانند دل این عزیز گرفته هوای شده ام اما نزدیک شلمچه ام بوی عطر شهیدان را استشمامم می نمایم دائم یا جدا از کجا بگویم یکی بر یکی غمها در دناکتر است از تو بگویم سرورم یا از حسین دلاورم یا از علی اکبرم یا خواهرم زینب از کی بگویم از شهدا بگویم که یکی از یکی بهترند از کدامین جوان و غیره جوان بگویم از مد حانی بگویم که شبیه ساز من و برادرم و علی اکبر م بودند هم اکنون نیستند در دنیا از کی بگویم از غم غیبت طولانی مولا بویم از رنگ زرد تهی دستان بگویم که دسترسی ندارم اشکارا از درد دل کدامین چشم انتظار مهدی بگویم از یتیمان بگویم که اگر بود باب در برشان غصشان کمتر بود از یتیمان داداشم حسین بگویم یا از بیکارانی که در کشور امام زمانند و دلشان می خواهد کار ی داشتند از غم رعایت ننمودن عزیزانی بگویم که ماها را دوست دارند و در غممان اشکریزانند ولی رعایت درست حجاب نمی نمایند از کی بگویم یا جدا از درست پیشگیری نشده ها بو یم وهزاران خبر ها بگویم اگر درست پیشگیری شود به خدا هیچ بر نامه و هیچ مو ضوعی پیش نخواهد امد از جوانانی برومند بگویم که شاید هم انشگشت شمار باشند روزی اهل خدا و دین دیانت اما ایروزها پناه برده اند به کار های منفی کار منفی می نمایند حتی مهدیمانم صاحب الزمان دیده است دست بردی به همدیگر و خانه و کاشه نه همدیگر حق کشی ها بعد هم با خود می گویند وجود ندارد که ماها را مشاهده نماید در صورتی که یا جدا نظاره گره اصلی شاهد اصلی حاکم اصلی قاضی اصلی نگاه کننده اصلی خداست هوشیار ودانا و بینا ظلمها مشاهده می شود کاشکی لاقل مهدیمان زودتر بیاید در صورتی که اگر بفهمند دولتمندان و مسولان دلاور به خدا قسم ریشه ظلم را می خشکانند از کجا بگویم از کدامین گلهای امامت و ولایت

بگویم عزیزان گلم دوری نماید از تمام گناهان سلام من به تمام پیامبران و امامان ع و شهیدان و شهیدان از صدر تا کنون دلم غمدار عزیزان است خدایا دو دستم جدا از تن مشکم تیر خورده حالی ندارم هفته دفاع مقدس است دلم هوای عزیزان خداوندا منم ابالفضل علمدار حسین بودم روزی خیمه گاهای داشتیم منم باب مهربان مادر وخواهر وبرادر داشتم برفتن ز دستم عزیزانم من چنان دلیر و شجاع بودم ولی هر گز غرور نداشتم تا اخرین نفس در راه خدا گام بر داشتم ماها خو هران وبرادران خوبی بودیم دوریاز تمام گناهان می نمودیم ولی افسوس که خانمان خزان گردید کاشانه مان بدون مولا حسین گردید یا حسین جانم بیا برادرم برادر جان منم رفتم خدا حافظ خدا حافظ بیاد ان لحظه ای که در بغلت یا حسین گفتم خدا حافظ مظلومم حسین عطشانم حسین عزیزم حسین سرورم حسین برادر جانم من هیچ وقت به خود م اجازه نمی دادم حتی یک قدم از تو جلو تر راه بروم نمی دانم چرا من زودتر از تو شهید شدم عزیزان شهیدم وای وای عزیزان غریب اسیران کربلایم وای وای اگر من بودم هیچ نا مردی جسارت بر خیمه ها نمی نمود اگر هم اکنون هم من بودم هیچ نامردی عزیزانمان را اذیت نمی نمود دستشانرا می گرفتیم نمی گذاشتیم نگران بمانند ای وای از دنیای بی وفا ای وای از دنیای بی ارزش جانم همه عزیزانم دعایتان می نمایم اگر دوستم دارید گناه ننماید منکه می دانم هر کجا نامم اید همه منقلب اما نمی دانم موقع گناه یاد من هستید یا خیر کاشکی وقت گناه دلتان از بهر من لب تشنه بسوزد دلتان بر حال من هفتاد ودوتن دوری نماید از گناه تا کنون هر چه کردید کافی است هر چه گناه نمدید بس است ترک گناه عجله نماید شاید خدا خواسته من امروز این عزیز را منقلب نمایم تا به زبان من روضه وسخنها گوید درست است عزیزانم تا دل نسوزد اشکی نیاید اما کاشکی در بغل تو روی زانوی تو جان نداده بودم هزاران یاد هفتاددو تنمان هزاران یاد پیامبران وو امامان واهلبیتمان باد هزاران یاد شهدا باد عزیزم خواهر مهربان زینب جانم جانم کاشکی تو هم در جوار و کنار ما دفن بودی هم خودت هم دلبند عزیزم حضرت رقیه یا رقیه جانم نور چشمم عزیزم در دانه حسینم هزاران حیف باشد که شماها زیر خاک و دوباره گناه باشد کاشکی رقیه جانم دعا نمای همره عمه ام زینب که همه بند گانهای خدا توبه دوری نمایند از تمام گناهان عزیزم رضای غریبم کاشکی تو هم کنار من دفن بودی اما نه عزیزم تو نگین شهر خراسانی تو عزیز دل طوسی یا ضامن اهو التماس دعا مولا بیا مولا بیا بیماران شفا رزقها زیاد سلامتی همه دوستدارانمان امین فکرکنم عزیزانم خیال نموده ای که همیشه دزر این دنیاید ننماید گناه حتی فکر گناه هم به ذهنتان خطور ننماید شاید باشد گروهی یا فردی یا عده ای کم و زیاد که مرتکب گناه شده باشند با خود بگویند ایا خدا اگر توبه نمایم ما را می بخشد بله اری حتما خدا بخشنده و مهربان است اما به شرطی که توبه نصوح نماید توبه همیشگی دیگر گناه ننماید نه زن ونه فرزندان و نه پدر و نه مادنه دوستان به درد شما نخواهند خورد در قیامت هر که عمل خودش پس نباید به خاطر دیگری مرتکب گناه شوید همه دوستدارانهایمان را به خدا می سپارم دعایشان می نمایم هر که هم با ما نباشد خدا هدایتش نماید خدا خدا خدا یادتان نرود السلام علیکم و رحمته الله و بر کاه

عزیزم جانم تمام وجودم سرورم مولایم اقایم ابالفضل ببخش دوست نداشتم ناراحتت نمایم مجبور بودم که عرض نمودم تو سرورم بفرما مطمنم که همه گوش خواند داد به سخنان گهربارتان

نثار روح بلند حضرت عباس وتمام پیامبران امامان ع شهیدان حضرت امام و دو فرزندش وهمسرش پدر ومادر هر که دستش از دنیا کو تاست هر که هر کجا عزیزی از دست داده نثار روحشان ونثار روح شهیدان هشت سال دفاع مقدس و تمام امواتهای همه و من حقیر صد وبیست چهار هزار ختم قران و صلوالت و خواندن سوره حمد جان ابالفضل حتی اگر شده یک خط قران ختم نماید همه

دهانتان خشبو بیاد ابالفضل وخیرات امواتتان صلوات خواندن سوره حمد صلوات

تا سلامی دیگر خدا نگهدارتان


یکشنبه 93/7/6 .:. 7:54 عصر .:. مشک عباس(ع)

دلنوشته‌ای از بازیگر نقش حضرت عباس (ع)


 02 June 2014


















بازیگر نقش حضرت عباس (ع) در فیلم روز رستاخیز، در روز ولادت حضرت قمر بنی‌هاشم مطلبی را در صفحه فیس‌بوک خود منتشر کرده است. به گزارش ایسنا متن دلنوشته بهادر زمانی در روز ولادت حضرت عباس (ع) را در زیر بخوانید: «بسم الله الرحمن الرحیم رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی "سورة طه" هر چه به ظهر نزدیک‌تر می‌شدیم، گرمای هوا طاقت‌فرساتر می‌شد. من آماده بودم و به کمک چند نفر از همکاران، سوار اسب شدم. اسبی که از شدت گرما، بی‌تاب بود. اما بی‌تابی اسب، سبب سخت سوار شدنم نبود. دستانم را بسته بودند. زمان زیادی می‌گذشت و من لحظه به لحظه در خودم فرو می‌رفتم. با آنکه به بهترین نحو دستانم بسته شده بود اما درد غریبی در آنها می‌پیچید. نه بی‌حس می‌شد و نه قابل حرکت دادن بود. انگار فشار خون در رگ‌هایم را احساس می‌کردم. نمی‌دانم زمان چگونه می‌گذشت اما برای من ساعت‌ها گذشته بود. چشمانم بدون اینکه من تسلطی داشته باشم، به حال دست‌هایم به گریه افتاده بود ... (صدایی از پایین پاهایم: بهادر گریه نکن ... نباید تو این سکانس اشک تو چشمات باشه ...) بعد از این صدا دیگر هیچ صدایی نشنیدم. حس می‌کردم از نقطه‌ای که ایستادم، موج‌هایی به اطرافم روانه می‌شود؛ موج از جنسی که هرگز نفهمیدم چه بود. تصاویر را گاهی مات و گاهی واضح می‌دیدم. درد دست‌ها، روحم را گره زده بود و هیچ صدایی نمی‌شنیدم. سرم را گرداندم تا کمی دستم را جا به جا کنم. چشمم به پارچه‌های سبزی افتاد که بر فراز خیمه‌های اباعبدالله برافراشته شده بود. مشکی از جلوی چشمانم رد شد و روی گردن اسب گذاشته شد؛ مشکی که باید آن را با دندان برمی‌داشتم و از شمشیر کسانی که نقش حرامیان را داشتند دور می‌کردم ... دیگر هیچ چیز ندیدم یا حتی می‌توانم بگویم هیچ چیز در خاطرم نماند تا آنکه هجمه سواران قرمزپوش را در اطرافم می‌دیدم که به تاخت دورم می‌چرخیدند و نزدیکم می‌شدند و شمشیر را روی تنم می‌کشیدند. خم شدم و بند مشک را با دندانم گرفتم و بالا آوردم. هیچ چیز نه می‌دیدم و نه می‌شنیدم. قسم به عشق مادرم و دستان پینه‌بسته پدرم، با دهانی که بند مشک در آن بود، بی‌اختیار فریاد می‌زدم: حسین ... حسین ... حسین ... حسین *** یا اباالفضل خدای تو شاهد است که آنچه داشتم در کف اخلاص گذاشتم. ببخش من را که بی‌بضاعتم. ببخش من را که نالایقم. ببخش من را که کوچکم. آقا جان تو به فضلت من را تربیت کرده‌ای. ببخش که کم‌طاقتم. رمز شما در ابدی شدن، هیچ شدن در عالم حسین (ع) بود. ببخش که اسیر دنیا هستم و زندانی خودپرستی. شما به من معرفت آموختی. شما به من یاد دادی که باید همه را همان‌طور که هستند دوست داشت. ببخش که لباس کینه از تن بیرون نکردم. شما به من یاد دادی به جای خودپرستی، مهربان باشم. ببخش که قدر لحظاتم را ندانستم. شرمم می‌شود وقتی اطرافیان من را می‌بینند و حتی به شوخی می‌گویند "عباس". منِ سر تا پا اشتباه کجا و شما کجا؟ آقا جان می‌دانم که من هیچ فرقی با دیگر جوانان نداشتم و ندارم. هر کدام را به اشارتی هدایت کردی. هر که را به گونه‌ای از سر فضل حفظ کرده‌ای و من را این چنین. حضرت دریا ببخش که آن روز من خیلی دلم می‌خواست با مشک‌ها در وسط خیمه‌ها قدم بزنم اما نشد و نشد و نشد ... تا می‌شود از چشمه توحید جو گرفت از دست هر کس که نباید سبو گرفت تو آبی و به آب تو را احتیاج نیست پس این فرات بود که با تو وضو گرفت خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیله ما، یک عمو گرفت یا علی»


یکشنبه 93/6/23 .:. 3:59 صبح .:. مشک عباس(ع)

بسم الله الر حمن الر حیم

 سلام و هزاران شکر و سپاس یا رب العالمین ای دانا و هوشیار و بینا تنها ترا می پرستم و از تو کمک و یاری و مدد می جویم  یارب ترا به حرمت محرم و صفر قسمت می دهم به بزرگواری و جا ه و جلال خودت به حرمت داران در گاهت فرج مولایمان را برسان بقیه غیبت ان حضرت را به غریبی خودش ببخش  تا نبخشیده ای ما بند گانت را نبر پرورد گارا به حرمت تمام انهای که به در گاهت شکر گذار بودند و تا اخرین لحظه ترا می خوانند چنان کن سر انجام کار تو خشنود باشی ما رستگار در دنیا از زیارت پیامبران و اهلبیت ودر اخرت از شفاعتشان بهرمند نما تمام بیماران را لباس شفا و عافیت ببخش و لطف فرما  امین یارب العالمین سلام ای گل همیشه بهارم ای گل بی خار کجای مولای عزیزم بر گو بدانم هم اکنون کجای کاشکی می دانستم خیمه ات در کدامین نقطه دنیاست همیشه در پی تو سرورم می گردم هر چند تو از حال و احوال تمام پیروانهایت با خبری خبر داری  که خبر دارت نمایم کم کم محرم رو به اتمام است همینطور که با خبری اما نمی دانم چرا هنوز تو در پشت ابر های غیبتی کجای گل ال طاها عزیزم نور چشمم تمام وجودم همیشه ز شوقت دلگرمم اما می بینمت نه تو مرا می شناسی نه من در ان لحظه حواسم به تو است هر چند ثانیه شماری برای امدنت می نمایم می گذری همانند ابر های سفید بدون باران چه زیبا می گذری می شنوم صدای دلنشین زیبایت را با خبر می شوم از خبر هایت گمانم تقصیر از من باشد اما تا انجا که می دانم تقدیر الهی بر ان است که هر وقت خدا بخواهد عزیزم پشت ابر غیبت برون اشکارا ایی گلم بیا تا این روز ها قدم زنان ارام ارام بدرقه نمایم همره دوستداران خدا ضریح عزیز اقا حسین تشنه لب را می دانم در تمام طول راها عزیزم تو جلو دار بودی اما کاشکی می دانستم در کدامین شهر اشکارا بوسه بر ضریح ان حضرت می زدی بوسه باران می نمایم جا جا های شهر و روستاها تا رسد کنار تربت اقا حسین تشنه لب امروز هم بیاد غیبت طولانیت هم هم بیاد تمام عزیزان خدا هم دعا می نمایم هم قلم می زنم گلم جان فدای کرمت بیا تا گل بر افشانیم به استقبال تو همانند ضریح اقا حسین ایم به به ماه محرم ماه سو گواری سالار شهیدان عزیزم بیا تا من و تو امروز و امشب بیاد حضرت زینب و تمام درد دلهایش و سالار شهیدان واشک مالتم ریزیم عزیزم گلی از گلهای که بسیار چشم انتظار تو بود و نیامدی به گفته خودش در کنار منبرش بارها مخفی می امدی در چراغ خاموش عزا بعد از اتمام مصیبت می رفتی ان عزیز ان بابای مهربان دیروز دیشب سالگردش بود به خدا بعد از ان ماجرای که ترا در کنار منبرش و در مجلس روضه اش دید سکوت اختیار و لب نگشود تا تو مشرف شدی ان مجلس را ترک نمودی بعد از اتمام مصیبت تا زنده بود تا نام مبارکت بر زبانش می امد به عزیزی خودت چشمانش بارانی می شد روزی بر گردش کوه گردی به همراهش رفته بودم دیدم نغمه بسیار بلندی با سوز دل سر داده می گوید عزیز گم گشته در غیبت پنهانم کجای سرورم مولایم عزیزم اقایم کجای بیا تا در هوای ازاد در دشت و تپه و بیا بان  و چشمه سار قدم زنیم چنان اشک می ریخت کبکان و پرند گان هم به خدا صدایشان همراه نغمه ان بابا به گوش می رسید از ان بابا سوال نمودم عزیزم ان سروری ان اقای ان مولای که تو می گویی کیست گفت جوابم همبازی  عزیز اقا حسینم ان مهدی صاحب الزمان عج است که بابایت و تمام دنیا مشتاق امدنش هستند  کاشکی بودم   تا جان دهم در رکابش اگر قابل نبودم تا زنده ام در خدمتش باشم اما عزیزم تو نیامدی امدنت در دلش ماند فرج ترا اشکارا ندید اما بسیار ممنونم که خودت را به ان نشان دادی نگذاشتی در دلش دیدنت بماند اما کاشکی اشنای به ان داده بودی شدی شکل و شبیه سیدی و در مجلس ان حاضر شدی با وجودی که ان سید هم حضور داشت تو امدی و بعد از اتمام مصیبت رفتی چراغ روشن نمودند بگفتند به ان سید ایا تو هنگام چراغ خاموش رفتی بیرون یا قبل از روشن شدن چراغ بیرون رفتی ان سید بزرگوار بگفت نه خیر من از جایم هنوز حرکت نمود هام بر سر خود زد بابا هزاران افسوس خورد که امد یارمهربانش سرورش مولایش نشناختش وبرفت عزیزم او خیلی ترا دوست داشت اگر تو هم دوستش داری که می دانم دعایش نما امروز و با ان صدای زیبایت مولای عزیزم برایش روضه بخوان و فاتحه و ذکر صلوات و قران عزیز حتی اگر شده چند دقیه بسیار ممنونتم گلم چشم عزیزم گل همیشه بهارم چشم همیشه گوش به فرمان توام تا بیایی تا بیایی اما ترسم نبینم فرجت را بیا مولای عزیزم در دورانی که مایی بیا دلم را با گلدسته های ضریح اقا امام حسین گره می زنم جان مولا التماس دعا هم زندگان هم مردگان را دعا نما سخت محتا ج دعاهای تو ایم مولای عزیزم می دانم بلبل باغ امامتی می دانم گل سر سبد ال طاهای جان مولا بیا بیا با حضرت عیسی بیا بیا با حضرت خضر و الیاس بیا بیا با ان پیامبرانی که هنوز زنده اند جان مولا بیا نام انها پیامبرانی که زنده اند برایمان بفرما دلم هوای کوی ترا گرفته تمام دل خوشیم تو است اول به امید و توکل خدای مهربان بعد به امید روزی که تو ایی زندگی را هر روز اغاز می نمایم خوشا صبحی که با صدای اذان تو از بستر خیزیم یا برای نماز خیزیم یا عزم سفر با تو مولا نمایم اما بفرما اولین سفرمان کجاست کربلاست یا مکه یا مناست یا شاه خراسان اما بیا تا امروز و فردا با نگاه و پای دل به شلمچه عزیز رویم التماس دعا تو از شلمچه دور و منم هم اکنون دور همدرد همدیگریم بیا تا با طی الارض رویم کنار  در ان خاکهای که جا جای ان بوی کرببلا می دهد جای پاهای شهیدان است و برای همه دعا نمایم دلم را گلدسته با دلت روانه شلمچه و جا جاهای که ان ضریح می رود اما اگر تو بیایی دنیا دلشاد گردد

بیا تا فکر مان را متو جه حضرت زینب نمایم بیاد صبر و تاملهایش که در نصف روز هفتاد و دو عزیز فدای خدا وراه خدا نمود و با استقامت و برد باری و صبر و تامل چنان شد قهرمان کربلا و زنان عالم

عزیزم اگر دلت را گرفتم ببخشم محرم و دلگریها و دلتنگیهای مدینه و کربلا و عزیزان نثار روح بلند تمام پامبرانی و امامانی و شهیدانی و عزیزانی و امواتهای که جان عزیزشان را نثار خدا نموده اند هزاران گل ختم قران و صلوات و خواند ن سوره حمد و زیارت عاشورا نثار روح همه گذشته گانهای همه هم ختم قران و صلوات و خواندن فاتحه

اما حضرت زینب می فرماید یا حسینم یا ابالفضلم دارم می ایم اما بدون رقیه بلبل حسینم می ایم کاروان خاموش حسین چه ارام و بی صدا می ایی هنگام رفتنم برادرم از کربلا تا شام بلا سرت بر روی نیزه قران می خواند سخنان و حرفهای زیبای رقیه ات بابا بابا گفتنهایش برایم دل گرمی بود صدای صوت قرانت برایم دلگرمی بودم اما برادرانم به من ز داغ شش برادر می نالم به داغ هفتاد و دو تن می نالم من جا ه و جلال داشتم با حرمت بسیار مرا اقایم عزیزانم حسین و ابالفضل و علی اکبرم عون وجعفر و قاسمم از محمل پاین می اوردنم کجایند شدند خاموش سو خته خیمه هایشان چلچله باغ نبوت شده خاموش ایا حق ندارم نا ارامی و سو گواری نمایم اما خدا داند چه حالی و احوالی دارم داغ تو سرو شهیدانم شاه شهیدانم یک طرف پهلوان پهلوانانم ابالفضلم یک طرف اما انچه دل مرا بیشتر می سوزاند عزیز دلم امام سجادم است که نمی دانم چرا می گوید من می خواهم جلو تر روم قلگاه نمی دانم خدایا جواب حسینم را چه دهم چرا که بدون رقیه مهربانش بر می گردم سفر اسان اما بدون رقیه مشکل بسیار سفر اسان رفتن امانه برای من دلم هزاران دلبر دارد نمی دانم دلم را بر کدامین کوی دلبر شهیدان سپارم اما می دانم تاقت ماند دگر در کربلا را ندارم نمی مانم در کربلا بدون عزیزانم می روم و بر می گردم نزد رقیه مهربانم هزاران افسوس بر روز گار و دنیای بی وفا وفا داری بگو یا حسین دل تنگ و غصه و غم مشکل گره در کار داری بگو یا حسین یا ابالفضل اگر دلت هنوز نشکسته بگو یا حسین دلم از بهر لبان تشنهات و اهلبیت پدرت و یتمانت می سوزد تا قیامت سو گوارتانم بگو یا حسین ترا الگوی خود با عزیزانت قرار داده ام بگو یا حسین چون ترا اقایمان مولایمان سرورمان عزیزمان می پنداریم الگوی خودمان قرار داده ایم هم تو هم تمام عزیزانت هم مادر بزرگوار دلشکسته و پهلو شکسته تن تبدار جانم فدای تک تک شماها اهلبیت در شکم مادر با صدای یا حسین و نام عزیزانت ویا ابالفضل اشنا شدم خو گرفتم هک شده در خون رگم تا زنده ام وفا دار شماهایم یا زینب با دلت همراهم از شام بلا تا کربلا با دلت سوگواری تا دربعین و تا اخرین روز ماه صفر ع7زیزم تنها خواهشم از توای دختر حضرت علی ع این است التماس دعا هم برای فرج مولایمان هم برای رفع شفای تمام بیماران وغمهای همه هم برای حل و گره در کاره هم التماس دعا دعانما شر شیطان رانده شده از دنیا یا زینب التماس دعا برای تمام دوستداران خدا و هدایت انهای که با خدای خود هنوز اشتی ننموده اند ه9دایتشان نما دوری از تمام گناهان یا زینب به حرمت ان عفت و کمالاتتان و شخصیت وتربیت خوبتان نماز و تلاوت قرانتان به حرمت حجاب بسیار خوبتان به حرمت رعایت نمودن تمام دستورات خدای مهربان به حرمت حرمتداری به بند گان خدا به حرمت تقوی خوبتان به حرمت ارزشی که جد بزرگوارتان به زن و مقام وارزش زن لطف نمود به حرمت ان جمله ای که در دامن زن مرد به معراج می رسد به حرمت غمهای مولا علی ع به حرمت درد دلهای مولا علی به حرمت اشک یتمان اقا حسین به حرمت ارزش و مقام قران نماز که اگر نماز به در گاه خدا قبول شود بقیه عبادات هم قبول خواهد شد به حرمت تمام اهلبیت التماس دعا التماس دعا دست همه را بگیرید دست جوانانی که باید دستشان گرفته شود بگیرید دست عزیزانی که محتاج دعاهای شمایند التماس دعا برای همه دنیا انهای که دوستدار خدایند ببخش و بیامرز همه رفته گانها را به روح بلند تمام دوستدران خدا صلوات وختم قران

اللهم صل علی محمد وال محمد

الهم کل  لولیک الفر ج 


یکشنبه 91/9/19 .:. 9:45 عصر .:. مشک عباس(ع)
   1   2   3   4      >
.:.  کدنویسی : وبلاگ اسکین  .:.  گرافیک : شهدای کازرون  .:.
درباره وبلاگ

برچسب‌ ها
امکانات وب

javahermarket